به گزارش خبرنگار فرهنگی سراج24، نهنگ عنبر آخرین ساخته سامان مقدم این روزها روی پرده سینما است فیلمی که بدون نام نویسی در جشنواره فجر به صورت مستقیم به روی پرده رفت تا مشخص شود حتی از دید صاحبان این اثر نیز، نهنگ عنبر صلاحیت حضور در جشواره را ندارد . آنچه در زیر می خوانید خلاصه این فیلم و نقد اختصاصی سراج24 نسبت به این فیلم است.(هشدار: اگر این فیلم را ندیدید، این نقد داستان فیلم را لو می دهد)
خلاصه فیلم: ارژنگ با بازی رضا عطاران یک فردی است که در سال 40 در یک خانواده متوسط به دنیا می آید. وی از همان کودکی روزگار خوبی را سپری را نمی کند. مادرش به همراه دوست پدرش به آمریکا می رود و پدرش نیز در کار خود موفقیتی کسب نمی کند.ارژنگ از همان سال های کودکی با یک دختر خرد سال به نام رویا آشنا می شود. رویا و ارژنگ دلباخته هم می شوند و این شرایط تا جوانی نیز ادامه پیدا می کند. رویا در اوج محبت ارژنگ به خود به همراه پدرش به آمریکا می رود و ارژنگ سر خورده می شود. مشکلات یکی پس از دیگری به ارژنگ روی می آورند. وی در جنگ اسیر می شود و وقتی به تهران می اید به خاطر حمل ویدئو دستگیر می شود. شرایط نابسامان ارژنگ ادامه پیدا می کند تا اینکه در میان سالی دوست قدیمی رویا را دوباره در یک کافه به صورت اتفاقی می بیند و دلباخته او می شود. این دلباختگی به ازدواج ختم می شود اما ارژنگ وقتی می فهمد رویا به تهران می اید بنا به دلایل واهی دوست رویا را برای ازدواج با رویا طلاق می دهد. اما رویا با دکتر دندانپزشک خود که دوست ارژنگ بود ازدواج می کند و دوباره به آمریکا می رود اما دوباره با وی نیز نمی سازد و به تهران می آید و این بار نیز به درخواست ازدواج ارژنگ پاسخ مثبت نمی دهد ارژنگ سرخورده وی را به فرودگاه می رساند و اما وقتی به خانه می آید رویا زنگ خانه را می زند.
نقد فیلم: همان طور که ملاحظه کردید داستان بر روی پرده نیز به همین شکل ساده و بدون گره داستانی و درام خاصی است. این داستان ساده که عمده وقت هایی که از تماشاگران خنده می گیرد زمان هایی که بنا بر دلایل مختلف رضا عطاران به روی یک آهنگ خاطره انگیز برای دهه شصتی ها شروع به رقص می کند. کمدی موجود در فیلم همان کمدی مرسوم به آبکی است با همه الملن های خاص خودش. اما نکته مهم دیگر شباهت زیاد فرم این فیلم و داستان آن به فیلم خوابم میآد ساخته خود رضا عطاران است که از قضا عطاران در آن فیلم نیز داستان یک فرد دهه چهلی که موفق نمی شود با عشق خود ازدواج کند، اعتماد به نفس کافی ندارد و در کار خود موفق نیست نشان داده می شود. نکته در خور توجه دیگر در این فیلم پوچی شخصیت این فیلم است . کارگردان در موارد زیادی از فیلم که می خواهد نشان دهد از انقلاب دل خوشی ندارد را به حالتی بی پرده و شعاری نشان می دهد وی می خواهد نشان دهد تمام مشکلاتی که برای شخصیت اول داستان به وجود می آید به واسطه عدم سیاست های صحیح در جمهوری اسلامی است. از زمانی که می خواهد با دوست خود بیرون رود که کمیته جلوی آن را می گیرد تا زمانی که عشق قدیمی اش از طرف کشور آمریکا به عنوان نماد دشمنی با ایران بلعیده می شود تا زمانی که عشقش پس از بازگشت به ایران نیز توسط ی فرد که به شدت به فردین یکی از بازیگران قبل از انقلاب شبیه است جذب می شود و وی بازهم ناکام می ماند.
«نهنگ عنبر» مجوعه ای از عجایب است٬ ببیننده از دوران کودکی ارژنگ خوانندگی «ابی» و ... را در فضایی با نشاط می‌بیند و اما بعد...
«سامان مقدم» ارژنگ صنوبر را از دهه 40 در «قنداق» با خیانت آشنا می‌کند٬ در دهه 60 جوانی اش زیر سایه ترس از ماموران «شهربانی» که چهره‌ی مذهبی دارند زندگی می‌کند تا 4 تا فیلم ببیند٬ بعد برای رسیدن به «رویایش در امریکا» وی را «به زور» به جنگ می‌برند و در اتاق گریم «دفاع مقدس» چهره اش تغییر می‌کند.
دهه 60 با «بگیر و ببند» مذهبی‌ها در «ستاد امر به معروف» می‌گذرد و پدر «ارژنگ» هم «ریش دار» می‌شود.
مدال فوق طلایی «آزادی هر چی میخوای فحش بده» باید برای سینمای ایران ساخته شود٬ پرده سینماهای کشور فیلمی را به نمایش می‌گذارند که تمام دهه اول انقلاب را به لجن می‌کشد و «رویا» متولد سال «نهنگ» که مانند «عنبر» دل می برد به خاطر همین تغییر فضا اینجا بند نمی‌شود.
